قند عسل حرف گوش کن مامان...
عزیز دل مامان هر روز که میگذره و تو بزرگتر میشی شیطون تر و البته شیرین تر میشی حرفای جدید و شیرین کاری های تازه وبیشتر و بیشتر خودتو تو دل من و بابایی جا می کنی ... هر روز قدت بلندتر میشه و بیشتر می تونی شیطنت کنی و من هی باید وسایل خطر ناک و ممنوعه رو به جاهای بلندتر منتقل کنم قربون قد و بالات بشم مامانی... چند روز پیش برده بودمت پارک و واست آبمیوه خریده بودم . وقتی آبمیوت تموم شد پاکتش و انداختی رو زمین. من بهت گفتم پسرم این آشغاله و باید بندازیش تو سطل زباله بعد بغلت کردم تا خودت این کارو بکنی... از اون روز به بعد اگه آبمیوه یا کیک و بیسکوییتت تموم بشه سریع میری سراغ سطل زباله و خودت میندازیش... چند رو...
نویسنده :
مامان الی
21:56